موضوع لعن و تبری همواره یکی از چالشی ترین مسایل اسلامی بوده است. از یک سو شیعیان کسانی را که در برابر ولایت حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب و اهل بیت رسول الله صلوات الله علیهم اجمعین، سرتسلیم فرود نیاورده فرمان پذیر نباشند، سزاوار لعن و دوری از رحمت الهی می دانند...
موضوع لعن و تبری همواره یکی از چالشی ترین مسایل اسلامی بوده است. از یک سو شیعیان کسانی را که در برابر ولایت حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب و اهل بیت رسول الله صلوات الله علیهم اجمعین، سرتسلیم فرود نیاورده فرمان پذیر نباشند، سزاوار لعن و دوری از رحمت الهی می دانند، و از طرف دیگر اهل تسنن نه لعن مخالفان ولایت امیرمومنان و فرزندان ایشان علیهم السلام را برمی تابند و نه خود را ملزم به پیروی از آنان علیهم السلام می دانند.
اهل سنت به تبعیت از برخی علمای افراطی شان، شیعیان را به دلیل لعن عده ای از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم کافر می خوانند و بدین سان نزاعی پایان نیافتنی میان این دو مذهب شکل می گیرد. حال سوال این است که به راستی آیا این تنها شیعیان هستند که معتقد به تبری و لعن چنین افرادی هستند، یا این موضوع در آموزه های دیگر مذاهب نیز ذکر شده است؟
به جرات می توان گفت که در معتبرترین کتب اهل سنت، موضوع مورد بحث ما ذکر شده و احادیث فراوانی از رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم روایت گردیده است. تراکم بسیار زیاد این احادیث انتخاب و نقل تعدادی از آن را مشکل می سازد، ولی برای آن که هم دوستان شیعه بر اعتقاد به لعن استوارتر شوند و هم دوستان سنی در باور خود تجدید نظر کنند، نمونه ای از فرمایشات حضرت رسول صلوات الله علیه در این زمینه را نقل می کنیم.
اگر شخصی بین رکن و مقام پیوسته با گامی استوار نماز بخواند و روزه بگیرد، سپس خداوند را در حالی ملاقات کند که با اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) دشمن است، وارد جهنم می شود. (1) ای مردم! هرکس ما اهل بیت را دشمن بدارد، خداوند در روز قیامت او را یهودی محشور می فرماید. (2)
شاید از جانب اهل سنت چنین پاسخی داده شود که این احادیث درمورد افرادی ست که با اهل بیت علیهم السلام دشمنی دارند، ولی اهل سنت دوستدار خاندان وحی علیهم السلام هستند. پس باید به ایشان گفت: این دست ازاحادیث که بسیارفراوانند، تکلیف صحابه ای راکه پس از رحلت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم با خاندان ایشان دشمنی کردند، روشن می کند. آیا می شود انسانی را دوست داشت، اما با آتش به در منزل او رفت و او را تهدید به آتش زدن خانه و هرکس در آن است، نمود؟! آیا دوستی امیرمومنان علی علیه السلام با لشکرکشی علیه ایشان (3) یا تازیانه زدن به ایشان (4) جمع شدنی ست؟! و..
علاوه براین توجه شمارابه احادیثی جلب می کنیم که به صراحت ازنپذیرفتن ولایت امیرمومنان علی علیه السلام سخن به میان آورده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
هرکس میل دارد مانند من زندگی کند، و چون من از دنیا برود، و ساکن همان بهشت برینی شود که پروردگارم آن را آفریده و آماده ساخته است، باید پس از من ولایت علی (علیه السلام) را برگزیند، و دوستان علی (علیه السلام) را دوست بدارد، و پس از من به اهل بیتم (علیهم السلام) اقتدا کند و از آنان پیروی نماید، چرا که آنان عترت و خاندان من هستند، و از طینت من آفریده شده اند، و فهم و ادراک من به آنان داده شده است. پس وای بر کسانی از امتم که فضیلت آنان را تکذیب کنند و رحم مرا در آنان قطع کنند. خداوند هرگز آنان را از شفاعت من بهره مند نسازد. (5)
براساس این حدیث که اشباه آن نیز بسیار است، نپذیرفتن ولایت امیرمومنان علی و اهل بیت پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین، مخالفت با تصریح رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، و رویگردانی از تبعیت ایشان است. مسلمانی که توصیه های اکید پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم را در مورد جانشین ایشان بداند و دیگران را خلیفه بشمارد، از روح اسلام تهی گردیده، مشمول نفرین خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله وسلم می شود.
سخن درباره لعن و تبری به استناد آیات شریف قرآن مجید و احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، بسیار است، چنان که تنها ارائه فهرستی از این مدارک، تالیفات زیادی می طلبد. در این مجال تنها به گوشه ای از این مطالب اشاره کردیم. اگر دوستان تمایل داشتند می توان این بحث دامنه دار را ادامه داد.
———————————————————————–
پی نوشت ها:
1- گوشه ای از منابع اهل سنت:
الف- مستدرک حاکم، جلد3، صفحه149
ب- مجمع الزوائد، هیثمی، جلد9، صفحه171، ناشر: دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان
ج- کنز العمال، متقی هندی، جلد12، صفحه42، ناشر: موسسة الرسالة، بیروت، لبنان
د- الصواعق المحرقة، ابن حجر، صفحه172، چاپ حیدریه
ه- ینابیع المودة، قندوزی، جلد2، صفحه115 و 376، ناشر: دارالاسوة
و- المعجم الکبیر، طبرانی، جلد11، صفحه142، ناشر: داراحیاء التراث العربی
ز- امتاع الاسماع، مقریزی، جلد11، صفحه177، ناشر: منشورات محمد علی بیضون، بیروت، لبنان
ح- الشرف الموبد، النهبانی، صفحه96
2- بعضی از منابع اهل سنت:
الف- مجمع الزوائد، هیثمی، جلد9، صفحه171، ناشر: دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان
ب- میزان الاعتدال، ذهبی، جلد2، صفحه116
ج- کنز العمال، متقی هندی، جلد12، صفحه15، ناشر: موسسة الرسالة، بیروت، لبنان
د- شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، جلد1، صفحه496، ناشر: مجمع احیاء الثقافة
ه- تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، جلد20، صفحه148، ناشر: دارالفکر، بیروت، لبنان
و- لسان المیزان، ابن حجر، جلد3، صفحه10، ناشر: موسسة الاعلمی، بیروت، لبنان
3- در مورد لشکرکشی به عملکرد عایشه و نیز معاویه، در دو جنگ جمل و صفین مراجعه فرمائید.
4- در این زمینه مطلب “داستانی دردناک از ظلم یک خلیفه به مولا امیرالمومنین علی علیه السلام” را ملاحظه فرمائید.
5- گوشه ای از منابع اهل سنت در این مورد:
الف- مستدرک حاکم، جلد3، صفحه128
ب- حلیة الاولیاء، ابونعیم اصفهانی، جلد1، صفحه86، ناشر: دارالکتب العربی، چاپ چهارم
ج- مجمع الزوائد، هیثمی، جلد9، صفحه108
د- فرائد السمطین، حموینی، جلد1، صفحه53
ه- مناقب خوارزمی، صفحه34
و- تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، جلد2، صفحه95
ز- المعجم الکبیر، طبرانی، جلد5، صفحه220
ح- کفایة الطالب، کنجی شافعی، صفحه214
ط- کنزالعمال، متقی هندی، جلد12، صفحه103، شماره24198، ناشر: موسسة الرسالة، بیروت، لبنان
ی- ینابیع المودة، قندوزی، جلد1، صفحه379، ناشر: موسسة الرسالة، بیروت، لبنان
ک- شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، جلد9، صفحه168
ل- تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، جلد4، صفحه419
م- میزان الاعتدال، ذهبی، جلد1، صفحه151
:: برچسبها: