اکسیر قوی و خطرناک مسیحیت صهیونیست

در اواسط جولای سال گذشته، واگنر گفت: هاگی 3500 نفر از حامیان CUFI را بین همة ادارات وابسته به کنگره پخش کرد تا به واسطة آنها، برای ارسال کمک‌های نظامی بیشتر به اسرائیل (در طیّ جنگ سی و سه روزة اسرائیل و حزب‌الله) به مقامات مربوط فشار وارد کند. علاوه بر این، او سعی می‌کرد ایالات متحده را به جنگ علیه ایران تشویق کند (زیرا به اعتقاد او، جنگ ایران و آمریکا مقدمة جنگ آرمگدون است).
اشاره:
نویسنده در این مقاله، به یکی از مسائل اساسی‌ای که جامعة آمریکا را تهدید می‌کند می‌پردازد. مسیحیت صهیونیست و فعالیت‌های خطرناک این فرقه، تهدیدی بسیار جدی است که نه تنها مسلمانان، بلکه جامعة مسیحی آمریکا را نیز تهدید می‌کند. پت موریسون با بررسی شعارها و اصول عملی این فرقه، نسبت به خطراتی که مسیحیان صهیونیست برای جهان آینده به وجود خواهند آورد، هشدار می‌دهد. ارائة چهره‌ای خشن از مسیحیت و ایجاد اختلاف میان مسلمانان و مسیحیان، عمده اهداف مسیحیان صهیونیست است.
آنچه ممکن است بزرگ‌ترین تهدید سیاسی بالقوّه برای صلح و امنیّت آمریکا باشد، نه تروریست‌هایی که مخفیانه فعالیّت می‌کنند و نه حتّی اعزام شمار بیشتری از نیروهای آمریکا به خاورمیانه است. تهدید واقعی، انتشار گستردة شعارهای دروغ مسیحیت بنیادگرا دربارة «آخرالزّمان» می‌باشد که با حمایت فراوان ـ مالی و نظامی ـ از دولت اشغال‌گر قدس همراه شده است. این تهدید تحت عنوان «مسیحیت صهیونیست» فعالیت می‌کند.
از نظر کارشناسان و منتقدان، این جنبش، قدرت مالی، سیاسی و مذهبی غیر قابل باوری را از رهگذر مساعدت‌های مالی آشکار و قوی مبلّغان مذهبی، کلیساهای آنان و مردم مذهبی فراهم آورده است. اثرات جانبی دستور کار سیاسی سیستم اعتقادی مسیحیت صهیونیست، بسیار هولناک است.
رو دونالد واگنر، یکی از کارشناسانی است که رشد مسیحیت صهیونیست را زیر نظر گرفته است و خطرات این جنبش را به مسیحیان، مسلمانان و یهودیان واقعی و به طور کلی عموم مردم هشدار می‌دهد. واگنر، کشیش پروتستان و استاد مشاور مطالعات خاورمیانه و مذهب در دانشگاه North Park در شیکاگو و مدیر اجرایی مطالعات خاورمیانه در آن دانشگاه می‌باشد. آخرین کتاب او «نگرانی برای آرمگدون»2، نگارشی انتقادی در مورد مسیحیت صهیونیست است.
در پاییز سال گذشته، طیّ یک معرفی کلی در کنفرانس Sabeel در شهر کانزاس، واگنر رشد این جریان، طرفداران اصلی و اقدامات و برنامه‌های سیاسی آن را مطرح کرد. او گفت، مسیحیت صهیونیست به عنوان یک تئوری نه چندان مهم و حاشیه‌ای در کتاب مقدّس، بعد از دهة 60 میلادی، مدت‌ها قبل از تشکیل اسرائیل، شکل‌ها و فرم‌های مختلفی را تجربه کرده است. امّا اخیراً این جریان به واقعیت جدیدی تغییر شکل داده است که تفسیر تحت‌اللفظی و بنیادگرایانة خود را از کتاب مقدّس به همراه گرایش‌های سیاسی و جامعه‌شناسی، به افق دید آمریکایی متصل می‌سازد. به عقیدة واگنر، این گرایش‌ها شامل موارد زیر می‌شود:
1. رشد «عامل وحشت» در ایالات متحدة آمریکا بعد از یازده سپتامبر، که به وسیلة عامل بعدی تقویت می‌شود؛
2. پیش‌گویی‌های هزاره و «پایان دوران» و عرضة شدید داستان‌های مسیحی مثل مجموعة Left Behind؛
3. رشد جناح راست محافظه‌کار در فضای سیاسی ایالات متحدة آمریکا.
دولت بوش دربارة «محور شیطانی» و با فضای ذهنی خاصّ خود که مربوط به «جنگ‌های صلیبی» است سخن می‌گفت.
به علاوه، تداوم لحن امپراتورمآبانه نومحافظه‌کاران، تصور بسیاری از مسیحیانی را که با تفسیر کتاب مقدّس از پایان دوران آشنایی داشتند و آن را می‌خواندند، اسیر خود ساخته است.
واگنر معتقد است، کنار هم قرار دادن این اجزا، دستورالعمل کاملی برای مسیحیت صهیونیست به وجود می‌آورد که مخاطبان به راحتی آن را دریافت کرده، به کار می‌بندند.
اگرچه مبلّغان بنیادگرا و مشهور تلویزیون، همچون پت رابرتسون و جری فالول از حامیان اسرائیل هستند، امّا جدیدترین و پرشورترین مبلّغ مسیحیت صهیونیست، دکتر جان سی.هاگی می‌باشد. هاگی که بنیان‌گذار و روحانی کلیسای هجده‌هزار نفری غیر انجیلی در سان آنتونیو تگزاس می‌باشد، به کمک مبلّغان کلیسای خود، در سراسر دنیا پیروانی را گرد هم آورده است.
بعضی از مفسران، شخصیت کاریزماتیک هاگی را به راش لیمباف تشبیه کرده‌اند که اندکی «مهربان‌تر و آرام‌تر» است و همان نفوذ سیاسی راش را در او می‌بینند. یکی از منتقدان دراین‌باره استعارة جالب زیر را به کار برده است: «اگر شخصیتی بدتر از المر گانتری بخواهید، می‌توان به المر گانتری که سیاست خارجی مخصوص به خود را دارد اشاره کرد».
شاید بتوان گفت، هاگی کسی است که حزب راست افراطی مسیحیت صهیونیست را در واشنگتن بنیان گذارده است؛ «مسیحیان متحد برای حمایت از اسرائیل» (CUFI). از نظر واگنر، CUFI کاملاً هم‌طراز و هم‌سو با AIPAC، لابی آمریکایی طرفدار اسرائیل، عمل و «از مشی زیاده‌خواهانة اسرائیل حمایت می‌کند: آنها به اسرائیل کمک می‌کنند تا کرانة باختری و نوار غزّه را تحت کنترل داشته باشد، چرا که خداوند این سرزمین‌ها را تنها در اختیار یهودیان قرار داده است».
واگنر می‌گوید، CUFI علاوه بر حمایت همه جانبه از جنبش ساکنان تازه وارد اسرائیلی (در فلسطین)، از نظر مالی نیز انتقال یهودیان اروپا را جهت اسکان غیرقانونی (در فلسطین) ضمانت می‌کند، زیرا از نظر آنها، فلسطین، «سرزمینی» است که خداوند وعدة آن را به ایشان داده است.
در فوریة 2006، مصادف با آغاز فعالیت CUFI، هاگی طیّ یک سخنرانی بیان داشت که مسیحیان ایالات متحده «به زودی دفاتری در کلیة ایالات کشور سازمان‌دهی خواهند کرد، تا همة مسیحیان و افرادی که با ما در طرح‌های مربوط به حمایت از اسرائیل خواهان همکاری‌اند، بسیج شوند».
در اواسط جولای سال گذشته، واگنر گفت: هاگی 3500 نفر از حامیان CUFI را بین همة ادارات وابسته به کنگره پخش کرد تا به واسطة آنها، برای ارسال کمک‌های نظامی بیشتر به اسرائیل (در طیّ جنگ سی و سه روزة اسرائیل و حزب‌الله) به مقامات مربوط فشار وارد کند. علاوه بر این، او سعی می‌کرد ایالات متحده را به جنگ علیه ایران تشویق کند (زیرا به اعتقاد او، جنگ ایران و آمریکا مقدمة جنگ آرمگدون است).
ماه اکتبر گذشته در سان آنتونیو، بیش از هزار نفر از حامیان CUFI گرد آمدند تا برنامه‌ها و استراتژی‌های سیاسی خود را مورد بررسی قرار دهند. در میان اشخاص برجستة حاضر در این کنفرانس، جیمز وولسی، رئیس سابق سازمان سیا، یکی از حامیان نزدیک AIPAC و از مخالفان جدّی جنبش صلح و از فعّالان کلیسا به چشم می‌خورد.
واگنر می‌گوید: «هاگی در همایش بنیان‌گذاری CUFI عبارت «اسلام فاشیستی» را ابداع کرد و ظرف یک هفته، ابتدا بوش و سپس وزیر دفاع اسبق، دونالد رامسفلد، از این عبارت استفاده کردند». واگنر افزود: دو نگرانی بزرگ او دربارة مسیحیت صهیونیست ـ که معتقد است شمار معتقدان اوانجلیستی در سراسر دنیا به صدهزار نفر می‌رسد ـ این است که این مسلک به شدت ضدّ اسلام بوده و تصویری جنگ‌طلب از مسیحیت در سطح جهان ارائه داده است.
به نظر واگنر: «تصویری که آنها (مسیحیان صهیونیست) از مسیحیت در منطقه منتشر ساخته‌اند، یک نظامی صهیونیست سفید پوست غربی است. اقدامات این فرقه، این عقیده و احساس را در دنیای اسلام و دنیای مسیحیت ایجاد کرده است که مسیحیت در حقیقت نوعی مذهب جنگ‌طلبانة صلیبی می‌باشد».
واگنر می‌افزاید، در واقع رهبران مسیحی، نگران اثرات مخرّب مسیحیت صهیوینست در منطقه هستند، به گونه‌ای که رهبران کلیسای متخصصین، دعوت به عمل آوردند تا با آنان به گفت‌وگو نشسته، به آنان جهت اطلاع‌رسانی به مردم خود دربارة خطرات این جنبش و تأثیرات آن بر جهان اسلام یاری رسانند.
مسیحیت صهیونیست به طور جدّی روابط بین مسیحیان و مسلمانان و یهودیان را به ویژه در خاورمیانه بر هم زده است. واگنر هشدار داد، مسئلة آزار دهنده‌تر این است که از آنجا که رهبران این جنبش همچون فالوی، روبرتسون و هاگی، به منابع عظیمی چون مبلغان مذهبی و خروجی‌های رسانه‌ای دسترسی دارند، «قادرند سراسر این منطقه را به آتش بکشند».
پت موریسون1

پی‌نوشت‌ها:
? برگرفته از مجلّة سیاحت غرب، ش 68، اسفند 87،
1. Pat Morrison، یکی از متخصصان برجسته مسائل خاورمیانه است و در مورد حوادث این منطقه قلم می‌زند.
2. Anxious for Armageddon.




:: برچسب‌ها:
ن : مهدوی
ت : یکشنبه 89/4/6
 
 
 
محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.