معرفی کتاب تلمود
از منابع مهم یهودیت مادی گرای حاخامی-تلمودی و صهیونیسم
یکی از مهم ترین منابع
تفکرات صهیو نیسم کتابی با نام تلمود است. این کتاب هولناک در اصل چند جلد بیشتر
نبوده, اما از هشت قرن پیش به دوازده جلد افزایش یافته و امروز شامل سی و
شش جلد در قطع وزیری می شود.(البته برخی اساتید تعداد مجلدات آن را بسیار بیش
از این می دانند.) تلمود انبار شرارتهای صهیونیسم است. کار تالیف آن حدود دو قرن
پیش از جمع آوری اسفار تورات آغاز شد. از دو قرن پیش, پس از جمع آوری اسفار و رواج
آن و باز گشت از بابل، باب تورات بسته شد و تلمود با افسانه ها و اساطیر عجیب و
غریب خود، بر تورات فائق آمد و آن را تحت الشعاع خویش قرار داد. همه بذرهای ناپاکی
درتلمود است. (به نقل ازکتاب پروتکلهای دانشوران صهیون؛ اثرعجاج نویهض؛ آستان قدس
رضوی؛ 1373؛ صفحه 42)
تلمود
حاخامهای یهودی طی سالهای متمادی شرحها و
تفسیرهای خودسرانه و گوناگونی برتورات نوشته اند که همه آنها را حاخام «یوخاس»
درسال1500م. جمع آوری نموده و به اضافه چند کتاب دیگر که در سالهای 230 و 500م.
نوشته شده بود به نام « تلمود » یعنی تعلیم دیانت وآداب یهود را جمع آوری کرد.
این کتاب نزد یهود بسیار مقدّس و در ردیف
«تورات» قرار دارد (بلکه از تورات هم بالا تر است چنانچه «گرافت» می
گوید: بدانید که گفتار حاخام از گفتار پیامبر بالاتر است). برای اینکه بیشتر
به خود پرستی وآرمانهای ضدّ انسانی یهود پی ببریم خوب است چند جمله ای ازاین کتاب
را به دقّت مطالعه کنیم:[1]
_ روز دوازده ساعت است: درسه ساعت اول آن
خداوند شریعت را مطالعه می کند.در سه ساعت دوم احکام صادر میکند.در سه ساعت سوم
هم جهان را روزی میدهد. در سه ساعت آخر هم با حوت دریا که پادشاه ماهی ها است به
بازی میپردازد.
_ هنگامی که
خداوند امر کرد «هیکل»(معبد سلیمان) را خراب کنند، خطا کرده بود. به خطای خویش
اعتراف کرده و به گریه در آمد و گفت: وای بر من که امر کردم خانه ام را خراب کنند
و هیکل را بسوزانند و فرزندان مرا تاراج نمایند.
_ خداوند، از این
که یهود را به چنین حالی گذاشته سخت پشیمان است و هر روز لطمه به صورت خود می زند
و زار زار گریه می کند، گاهی از چشمانش دو قطره اشک به دریا می چکد و آن چنان صدا
می کند که تمام اهل جهان صدای گریه او را می شنوند و آبهای دریا به تلاطم و زمین
به لرزه در می آید. هرگز خداوند از کارهای ابلهانه وغضب و دروغ برکنار نیست.
_ ارواح یهود، از
ارواح دیگران افضل است؛ زیرا ارواح یهود جزء خداوند است! همچنان
که فرزند جزء پدرش می باشد، روح های یهود نزد خدا عزیزتر است زیرا ارواح دیگران
شیطانی و مانند ارواح حیوانات است. نطفه غیر یهودی، مثل نطفه بقیه حیوانات است.
_ بهشت مخصوص
یهود است و هیچ کس به جز آنها داخل آن نمی شوند، ولی جهنم جایگاه مسیحیان و
مسلمانان است و جز گریه و زاری چیزی عاید آنها نمی گردد زیرا زمینش از گل و بسیار
تاریک و بدبو است .
_ پیامبری به نام
مسیح نیامده است و تا حکم اشرار یعنی «غیر یهود» منقرض نشود، ظهور نخواهد کرد و هر
وقت که او بیاید زمین خمیر نان و لباس پشمی می رویاند، در این وقت است که سلطه و
پادشاهی یهود باز گشته و تمام ملتها مسیح را خدمت خواهندکرد! آن زمان هر یهودی دو
هزار و هشتصد برده وغلام خواهد داشت.
_ کشتن مسیحی از
واجبات مذهبی ما است و پیمان بستن با او یهودی را ملزم به ادا نمی کند. روسای
مذهب نصرانی و هر که دشمن یهود است باید در روز سه مرتبه او را لعن
کرد.
_«یسوع ناصری»
حضرت مسیح علیه السلام که ادعای پیامبری کرده و نصاری(مسیحیان) گولش را
خوردند، با مادرش مریم که او را از مردی به نام «باندار» به زنا آورده بود، در آتش
جهنم می سوزند.کلیساهای نصاری که در آن سگ های آدم نما به صدا در می آیند به منزله
زباله خانه است.
_ اسراییلی در
نزد خداوند بیش از ملائکه محبوب و معتبر است. اگر غیریهودی، یک یهودی را بزند چنان
است که به عزت الهیه جسارت کرده است و جزای چنین شخصی جز مرگ چیز دیگری نیست و
باید او را کشت.
_ اگر یهود نبود،
برکت از روی زمین برداشته میشد و آفتاب ظاهر نشده و باران نمیبارید.
_ همچنان که
انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود بر اقوام دیگر فضیلت دارد.
_ نطفهای که از
غیریهودی منعقد میشود، نطفة اسب است.
_ اجانب
(غیریهودیان) مانند سگ هستند و برای آنها عیدی نیست, زیرا عید برای اجنبی و سگ خلق
نشده است.
_ سگ افضل از غیر
یهودی است،زیرا در اعیاد باید به سگ نان و گوشت داد، ولی نان دادن به اجنبی حرام
است.
_ هیچ قرابتی و
خویشی بین اجانب نیست، مگر در نسل و خاندان الاغ قرابتی است؟
_ خانههای
غیریهودی به منزلة طویله است.
_ اجانب دشمن خدا
و مثل خنزیر قتلشان مباح است.
_ اجانب برای
خدمت کردن یهود به صورت انسان خلق شدهاند.
_ یسوع مسیح کافر
است زیرا از دین مرتد گشت و به عبادت بت پرداخت و هر مسیحی که یهودی نشود بتپرست
و دشمن خدا خواهد بود و از عدالت خارج است و انسانی که بر غیریهود کوچکترین ترحمی
روا دارد، عادل نیست.
:: برچسبها: