نگاه تبعیض آمیز اهل سنت به قرآن و سنت
اهل سنت بر خلاف ادعای پیروی از سنت ، نسبت به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) بصورت گزینشی و تبعیض آمیز برخورد می کنند همانگونه که قرآن می فرماید : " ِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً (150) " ؛ می گویند ما بعضی را قبول داریم و به بعضی کافریم. از این کار می خواهند برای خود راهی پیدا کنند. هرجا قرآن و سنت پیامبر(ص) مطابق مذهب و مواضع مذهبی شان بود، آن را قبول دارند و هرجا مطابق میل شریف شان نبود نه تنها آن را کنار می گذارند بلکه عاملان به آن را مورد سرزنش و نکوهش قرار می دهند.
یکی از موارد که اهل سنت قرآن را چون مطابق میل شان نیست ، کنار می گذارند ، جواز" تقیه " در هنگام خوف است. از قرآن به روشنی استفاده می شود که " تقیه " در آن موارد جایز است اما اهل سنت نه تنها تقیه را قبول ندارند بلکه شیعیان را بخاطر عمل به تقیه متهم به نفاق می کنند .
اینک چند نمونه از آیاتی را که جواز تقیه را ثابت می کند می آوریم :
1- آلعمران : 28 لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فی شَیْءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصیرُ
نباید مؤمنان، کافران را به جای مؤمنان به دوستی برگزینند. پس هر که چنین کند او را با خدا رابطهای نیست. مگر اینکه از آنها بیمناک باشید. و خدا شما را از خودش میترساند که بازگشت به سوی اوست.
2- النحل : 106 مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ وَ لکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْراً فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ.
هر کس پس از ایمان آوردنش به خدا کافر شود [به عذاب خدا گرفتار آید] مگر کسی که به کفر مجبور شده [امّا] دلش مطمئن به ایمان است، ولی آنان که سینه برای پذیرفتن کفر گشادهاند، خشمی سخت از سوی خدا بر آنان است و آنان را عذابی بزرگ خواهد بود.
3- غافر : 28 وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إیمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَکُمْ بِالْبَیِّناتِ مِنْ رَبِّکُمْ وَ إِنْ یَکُ کاذِباً فَعَلَیْهِ کَذِبُهُ وَ إِنْ یَکُ صادِقاً یُصِبْکُمْ بَعْضُ الَّذی یَعِدُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ.
و مرد مؤمنی از خاندان فرعون که ایمانش را پنهان میداشت، گفت: آیا مردی را میکشید که میگوید: پروردگار من خدا است؟ و بیتردید از سوی پروردگارتان برای شما دلایل روشنی آورده است، و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان خود اوست، و اگر راستگو باشد برخی از عذابهایی که به شما وعده میدهد به شما خواهد رسید زیرا خدا کسی را که اسرافکار و بسیار دروغگوست، هدایت نمیکند.
موارد فوق نگاه تبعیض آمیز اهل سنت نسبت به قرآن است. البته این تنها مورد نیست که آن ها چون آیات قرآن را مخالف مذهب خود می دانند ، از آن اعراض می کنند ، انگار که اصلا آن را نمی خوانند یا اصلا در قرآن وجود ندارد. موارد دیگر نیز هست که مخالف دیدگاه اهل سنت است و آن ها بخاطر موضع مذهب خود ، مخالفان را در عمل به آن سرکوفت می زنند.
اهل سنت همچنین با " سنت پیامبر" نیز نگاه تبعیض آمیز و " نومن ببعض و نکفر ببعض " دارند. یکی از این موارد که در سنت حضرت پیامبر و احادیث آن حضرت، آن هم در صحیح ترین کتاب های شان ، آمده اما آن ها آن را نادیده می گیرند هیچ که شیعیان را بخاطر موافقت با آن احادیث سرکوب می کنند ، دیدگاه حضرت پیامبر(ص) در مورد اصحابش است.
موضع مذهبی اهل سنت آن است که " همه صحابه عادل اند " . اما سنت حضرت پیامبر(ص) آن را صریحا نفی می کند. لکن اهل سنت که " پیروی از سنت " را با خود یدک می کشند ، سخنان حضرت پیامبر(ص) را در مورد اصحابش قبول ندارد و شیعه را بخاطر موافقت شان با دیدگاه حضرت پیامبر(ص) اهل بدعت ! می خوانند.
در اینجا احادیثی را که حضرت پیامبر(ص) در مورد برخی ازاصحابش فرموده و نفی کننده عدالت برخی از صحابه است ، از معتبر ترین کتابهای حدیثی اهل سنت می آوریم :
1- قال رسول الله (ص) : یرد علی یوم القیامه رهط من اصحابی فیجلون عن الحوض ، فأقول : یا رب اصحابی . فیقول : انک لا علم لک بما احدثوا بعدک ؛ انهم ارتدوا علی ادبارهم القهقری (صحیح بخاری ، ج7، ص208 بیروت دار الفکر ) .
روز قیامت گروهی از اصحابم بر من وارد می شوند ، آنگاه از کنار حوض رانده می شوند . من می گویم : خدا یا اصحابم . خداوند در جوابم می فرماید : تو از کارهایی که آنان بعد از تو کردند ، خبر نداری ؛ آن ها به قهقری (دوران جاهلیت ) برگشتند.
2- قال (ص) : لیردن علی ناس من اصحابی الحوض حتی اذا عرفتهم اختلجوا دونی فأقول : اصحابی . فیقول : لا تدری ما احدثوا بعدک (بخاری ، ج7 ، ص207)
گروهی از اصحابم در کنار حوض بر من وارد می شوند بگونه ای که آنان را می شناسم . در این هنگام میان ما فاصله می افتد. من می گویم : اصحابم . خداوند به من می فرماید : تو نمی دانی بعد از تو این ها چه کار کردند .
3- انا فرطکم علی الحوض و لیرفعن رجال منکم ثم لیختلجن دونی ، فأقول : یا رب اصحابی . فیقال : انک لا تدری ما احدثوا بعدک (صحیح بخاری ، ج7، ص206)
من پیش از شما کنار حوض وارد می شوم و گروهی از شما را بلند می کنند (یعنی مامورین خدا آن ها را بلند می کنند تا ببرند ) آنگاه میان ما فاصله می افتد ، می گویم : خدا یا اصحابم . در جوابم گفته می شود : تو نمی دانی که آن ها بعد از تو چه کار کردند.
4- عن ابی هریره عن النبی (ص) قال : بینا انا قائم فإذا زمره حتی اذا عرفتهم خرج رجل من بینی و بینهم ، فقال : هلم . فقلت : این ؟ قال : الی النار والله. قلت : ما شأنهم ؟ قال : انهم ارتدوا بعدک علی ادبارهم القهقری . فإذا زمره حتی اذا عرفتهم خرج رجل من بینی و بینهم فقال : هلم . قلت : این ؟ قال : الی النار والله . قلت : ما شأنهم ؟ قال : انهم ارتدوا بعدک علی ادبارهم القهقری ، فلا اری یخلص منهم الا مثل همل النعم (صحیح بخاری ، ج7، ص208)
ابی هریره می گوید ، حضرت پیامبر(ص) فرمود: در حالی که من در کنار حوض ایستاده ام ، ناگهان گروهی را می بینم که می شناسم . در این هنگام مردی از میان من و آن ها بلند می شود و به آن ها می گوید : بیایید . من می گویم : کجا ؟ می گوید : به جهنم به خدا . می پرسم : آن ها چه کار کرده اند ؟ جواب می دهد : آن ها بعد از تو مرتد شدند و به جاهلیت برگشتند. دو باره گروهی را می بینم که می شناسم . مردی از میان من و آن ها بلند می شود و به آن ها می گوید : بیایید . من می گویم : کجا ؟ می گوید : به جهنم به خدا . می پرسم : آن ها چه کار کرده اند ؟ جواب می دهد : آن ها بعد از تو مرتد شدند و به جاهلیت برگشتند. می بینم که از میان آن ها جز اندکی همانند گوسفندانی که از دهن گرگ ، نجات یافته ، نجات نمی یابند.
5- عن ابن عباس قال : قام فینا رسول الله (ص) خطیبا بموعظه فقال : یا ایها الناس انکم تحشرون الله حفاه عراه غرلا "کَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعیدُهُ وَعْداً عَلَیْنا إِنَّا کُنَّا فاعِلینَ" . الا و إن اول الخلائق یکسی یوم القیامه ، ابراهیم (ع) الا و انه سیجاء برجال من امتی فیؤخذ بهم ذات الشمال فأقول : یا رب اصحابی . فیقال : انک لا تدری ما احدثوا بعدک . فأقول : کما قال العبد الصالح : " وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهیداً ما دُمْتُ فیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقیبَ عَلَیْهِمْ وَ أَنْتَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهیدٌ " ان تعذبهم فانهم عبادک و ان تغفر لهم فانک انت العزیز الحکیم ، قال : فیقال : انهم لم یزالوا مرتدین علی اعقابهم (صحیح مسلم ، ج8، ص157 ، بیروت ، دارالفکر )
ابن عباس می گوید : روزی حضرت پیامبر(ص) خطبه می خواند و ما را موعظه می کرد . آن حضرت فرمود : ای مردم ! شما همانند هنگام تولد خود ، لخت و پا برهنه محشور می شوید. این وعده ای است که خداوند آن را به انجام خواهد رسانید . بدانید نخستین کسی که روز قیامت پوشانده می شود ، ابراهیم (ع) است . بدانید بزودی مردانی از امتم آورده می شود که آن ها را به طرف جهنم می برند. من میگویم : خدا یا اصحابم . در جوابم گفته می شود : تو نمی دانی آنان بعد از تو چه بدعت هایی ایجاد کردند. در این هنگام من سخنی را می گویم که بنده صالح خدا (حضرت عیسی ) گفت : " تا زمانی که در میان آنان بودم گواهشان بودم، و چون مرا [از میان آنان به سوی خود] برگرفتی، خود مراقب و نگاهبانشان بودی و تو بر همه چیز گواهی. اگر آن ها را عذاب کنی بندگانت هستند و اگر ببخشی تو عزیز و حکیم هستی. در جوابم گفته می شود : آن ها بعد از تو همواره به اعقاب خود یعنی زمان جاهلی بر می گشتند.
6- قال رسول الله (ص) : انا فرطکم علی الحوض و لأنازعن اقوام ثم لاغلبن علیهم فأقول : یارب اصحابی اصحابی . فیقال : انک لا تدری ما احدثوا بعدک (صحیح مسلم ، ج7، ص68)
رسول خدا (ص) فرمود : من پیش از شما کنار حوض وارد می شوم. گروهی از مردم را می بینم که (با مأموران جهنم) در حال کشمکش هستند ، آنگاه مأموران بر آنان غلبه پیدا می کنند. من می گویم : خدایا اصحابم ، اصحابم . درجوابم گفته می شود: تو نمی دانی آن ها بعد از تو چه ها کردند.
7- حدثنی ابو حازم عن سهل بن سعد قال : قال النبی (ص) : انی فرطکم علی الحوض . من مر علی شرب و من شرب لم یظمأ ابدا . لیردن علی اقوام اعرفهم و یعرفوننی ثم یحال بینی و بینهم . قال ابو حازم : فسمعنی النعمان بن ابی عیاش فقال : هکذا سمعت من سهل ؟ فقلت : نعم . فقال : اشهد علی ابی سعید الخدری لسمعته و هو یزید فیها ، فأقول : انهم منی . فیقال : انک لا تدری ما احدثوا . فأقول : سحقا سحقا لمن غیر بعدی (همان)
ابوحازم از سهل بن سعد نقل می کند که پیامبر(ص) فرمود : من پیش از شما بر حوض وارد می شوم. هرکس از آن بگذرد ، بیاشامد وهرکه بیاشامد هیچگاه تشنه نمی شود. به درستی که اقوامی وارد بر من می شوند که من آن ها را می شناسم و آن ها نیز مرا می شناسند. آنگاه میان ما فاصله انداخته می شود. ابو حازم می گوید : نعمان بن ابی عیاش این حدیث را از من شنید . از من پرسید : آیا تو این حدیث را از سهل بن سعد اینگونه شنیدی ؟ گفتم بلی . گفت : من این حدیث را از ابی سعید خدری شنیدم ، او اضافه می کرد : " من می گویم : آن ها از منند . در جوابم گفته می شود : تو نمی دانی آنان چه ها کردند. من می گویم : غضب خدا باد ، عضب خدا باد بر کسی که بعد از من بدعت گذاشته و دینم را تغییر دادند.
اکنون ما به اهل سنت عرض می کنیم : شما که اهل سنت هستید و تابع سنت رسول خدا (ص) بگویید : این صحابیان که دین خدا را تغییر داده و بدعت گذاشته اند ، کیانند؟ اگر صحابی ها اهل بدعت گذاری بوده باشند ، آیا پیروان شان نیز اهل بدعت نیستند؟
ما شیعیان که از اهل بیت پیروی می کنیم و آن ها را کسی متهم نکرده اهل بدعت بوده باشند. طبق احادیث صحیح و متواتر که اهل سنت نیز در صحاح شان آورده ، رسول خدا (ص) فرمود : انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض " ؛ من دو چیز گران بها برجای می گذارم ؛ یکی کتاب خدا و دیگر عترتم که اهل بیتم هستند. هرکس به آن دو چنگ بزند ، گمراه نخواهد شد . آن دو ازهم جدا نمی شوند ، تا آنکه بر حوض بر من وارد شوند .
حال شما بفرمایید : شما اهل سنت هستید یا ما ؟ اینکه شما اسم " سنت " را بر خود گذاشته اید ، کافی است ؟ یا عمل هم می خواهد؟ آیا سخن پیامبر(ص) به پیروی شایسته تر است یا صحابه ؟ اگر کسی از چنین صحابیانی تبعیت نکرد ، اهل بدعت است یا آن هایی که پیروی می کنند ؟
آیا شما با نادیده گرفتن این احادیث سنت پیامبر(ص) را ترک نکرده اید ؟ سخن رسول خدا (ص) را به هیچ نیانگاشته اید ؟ . اگر این احادیث در صحیحین نمی بود ، می گفتید : بر ما ثابت نشده و این احادیث ضعیف اند . اما این حدیث ها که در صحیحین شما است که می گویید بعد از قرآن صحیح ترین کتاب ها است ؟ پس چگونه آن ها را کنار می گذارید و شیعیان را متهم می کنید و مرتب سرکوفت می زنید که چرا شما به صحابه می گویید : بالای چشم تان ابرو است ؟ تقصیر شیعیان چیست که همان سخنی را می گویند که حضرت پیامبر(ص) فرموده است . آیا مطابق سخن حضرت پیامبر اندیشیدن و سخن گفتن جرم است ؟ آیا آن ها به این سبب مستحق تکفیر و تفسیق اند ؟ یا مستحق کشته شدن؟
فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ
:: برچسبها: