سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
   
بازشناسی سلوک فردی و اجتماعی رهبر معظم انقلاب (قسمت پنجم)

‌از جنبه‌های اخلاقی و تربیتی ازدواج فرزندتان چه‌خاطراتی دارید؟

از جمله نکاتی که مربوط به عروسی می‌شد این بود که می‌خواستند برای داماد انگشتر بخرند. معمولاً خانواده عروس برای داماد انگشتر گرانقیمت می‌خرند. متدینین پلاتین و برلیان می‌خرند که حرام نباشد. ایشان به ما و به خانمش‌گفت که من طلبه هستم و دو تا انگشتر نقره هم دارم که به دستم هست. انگشتر اضافی برای چیست؟ از این طرف اصرار بود که شما می‌خواهید داماد شوید و خانواده عروس باید برای شما انگشتر بخرد و از آن طرف انکار‌، این بحث به نتیجه نرسید و موضوع به گوش آقا رسید. آقا به من زنگ زدند و فرمودند: «آقای حداد! من در میان لوازم خودم یک انگشتر نقره با نگین عقیق دارم که کسی آن را به من هدیه داده است. این را به عروس خانم هبه می‌کنم و ایشان به داماد بدهد. » ما دیدیم این پیشنهاد، مشکل را حل می‌کند. طرفین قبول کردند. یک انگشتر معمولی بود، البته عقیق خوبی داشت. تنها اشکالش این بود که برای دست آقا مجتبی گشاد بود. خرجی که ما کردیم این بود که ??? تومان دادیم تا انگشتر را‌اندازه کنند و این هم شد قیمت انگشتر دامادی!

عقد و عروسی برگزار شد و قرار شد پنج، شش تا ماشین دنبال ماشین عروس و داماد راه بیفتند و از منزل ما به منزل آقا بروند. اتفاقا شبی بود که مسابقه نهایی جام جهانی فوتبال پخش می‌شد. عروس و داماد هر دو منتظر بودند و مهمان‌ها می‌گفتند بگذارید ببینیم نتیجه بازی چه می‌شود، بعد حرکت می‌کنیم! آقا هم در خانه خودشان منتظر بودند. آقا وقتی دیده بودند کاروان عروسی نیامد، آنچه را که در خانه داشتند خورده بودند. ما هم حواسمان نبود که یک ظرف غذا برای ایشان بفرستیم. اصلا متوجه نشدیم و بعد این موضوع را فهمیدیم. شما ببینید کسی رهبر مملکت باشد، عروسی پسرش هم باشد، در خانه هم شام نپخته باشند و ایشان آن شب حاضری خورده باشند. برای ایشان اصلاً این چیزها اهمیتی ندارد.

بعد به منزلشان رفتیم و ایشان عروس و داماد را دست به دست دادند و دعا کردند و آن دو زندگی‌شان را در آپارتمان ساده‌ای شروع کردند. در این ?? سالی که اینها با هم زندگی کرده‌اند، هیچ وقت مساحت آپارتمان‌هایشان ??? متر نشده! خانه‌ای که الان در آن زندگی می‌کنند، حول و حوش ?? متر است. آقا چهار تا پسر دارند که با ایشان زندگی می‌کنند و آنها‌ هم زندگی‌‌هایی مشابه مادر و پدرشان دارند. جای آنها هم محدود است. داماد بنده یک وقت که می‌خواهد ما را دعوت کند، باید حواسمان باشد که بیشتر از ??، ?? نفر نشویم، چون برای پذیرایی مشکل جا پیدا می‌کنند.

حالا که صحبت از آقا مجتبی به میان آمد باید بگویم من بعد از آنکه با آقازاده‌های مقام معظم رهبری و مخصوصاً با آقا مجتبی از نزدیک آشنا شدم‌، به حکم « تعرف الاشجار باثمارها » ارادتم به آیت الله خامنه‌ای بیشتر شد و فهمیدم که ایشان فرزندان خود را بسیار خوب تربیت کرده‌اند و آن صداقتی که عملاً بر زندگانی ایشان حاکم بوده در تربیت فرزندانشان تأثیر کرده است. می‌دانم که آقا مجتبی هرگز راضی نیست من درباره او صحبتی بکنم و سخنی بگویم و خودش هم هرگز درباره خودش کمترین سخنی به زبان نمی‌آورد و از خود در برابر تهمت‌ها و اهانت‌ها‌، دفاعی نمی‌کند. اما جسته و گریخته می‌دانم که سال‌هاست در قم درس خارج تدریس می‌کند و اوقات خود را در منزل یا به مطالعه فقه و فقاهت یا به عبادت می‌گذراند. من طی ?? سال گذشته که با او نسبت پیدا کرده‌ام هنوز صدای بلند او را نشنیدم و گناهی از او ندیدم. وقتی می‌بینم که دشمنان انقلاب و اسلام و ایران‌، چطور سعی می‌کنند چهره‌های پاک را‌ در نظر مردم‌، زشت جلوه دهند احساس می‌کنم اگر سکوت کنم گناه کرده‌ام.

بد نیست به نکته‌ای اشاره کنم که همین الان به خاطرم رسید. پس از شلوغی‌های بعد از انتخابات سال ??‌، جوانی بود که من او را می‌شناختم و شنیدم که او هم در این قضایا و در تظاهرات و اعتراضات و کارهای پشت صحنه بسیار فعال است. یک روز با او قرار گذاشتم و به دفتر من آمد و با او صحبت کردم و گفتم: «این حرف‌‌هایی که زده می‌شود و این ادعای تقلب در انتخابات، کلاً دروغ است و من اگر مطمئن نبودم، وارد میدان نمی‌شدم. از میان این حرف‌‌‌هایی که در سایت‌ها، خیابان‌ها و تلویزیون‌های خارجی می‌زنند، دروغ بودن یکی را خیلی راحت‌تر می‌توانم به تو اثبات کنم و آن حرف‌‌هایی است که راجع به آقا مجتبی می‌زنند. می‌خواهی همین الان و بدون قرار قبلی، دستت را بگیرم و به منزل دخترم ببرم و بگویم مهمان دارم و تو ببینی که آقا مجتبی با ?? سال سن چطوری زندگی می‌کند؟ بیا برویم تا ببینی که زندگی ایشان به مراتب از زندگی یک کارمند متوسط شهرستانی ساده‌تر است و آپارتمانی که ایشان دارد با هیچیک از خانه‌های این آقایانی که خودشان را وسط‌ انداخته و ادعای تقلب را ساخته‌اند قابل مقایسه نیست. شما حتماً این شایعه را شنیده‌ای که ?/? میلیون پوندی که بانک‌های انگلیس مسدود کرده‌اند، متعلق به آقا مجتبی است! یا داستان کامیون پر از شمش طلا را که به ترکیه رفته و گفتند متعلق به ایشان بوده حتماً شنیده‌ای. اثباتش کاری ندارد. سرزده و همراه هم می‌رویم و زندگی آقا مجتبی را ببینی. » البته آن جوان حرفم را قبول کرد، چون مرا می‌شناخت و گفت: «می‌دانم این حرف‌ها دروغ است. » گفتم: «پس بقیه حرف‌ها را هم به همین شکل قیاس کن. خارجی‌ها چون می‌دانند مردم ایران نسبت به زندگی رهبرانشان حساس هستند، این دروغ‌ها را جعل می‌کنند تا بین مردم و نظام فاصله بیندازند».

ادامه دارد...




:: برچسب‌ها:
ن : مهدوی
ت : پنج شنبه 89/6/4
 
 
 
محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.