یکی از پروژه های مشترک جریان فتنه و انحرافی، حمله به لنگرگاه های نظام و تخریب جهره هایی است که هر کدام در گردنه های سخت و نفس گیر فراروی انقلاب اسلامی می توانند معین و یاور قافله سالار کاروان انقلاب باشند.
اگر بخواهیم استوانه ها و لنگرگاه های مستحکم انقلاب را که نقشی بی بدیل در عبور کشتی انقلاب از دل طوفان ها و حادثه ها داشته اند برشماریم بی شک نام آیت الله مهدوی کنی و علامه مصباح یزدی بر تارک این فهرست می درخشد که از سنین نوجوانی نرد عشق با حضرت روح الله باختند و در تمامی تلاطم ها و تلخ و شیرین های مبارزه با ایشان و سپس جانشین شایسته شان همراه و همگام شده اند.
بدخواهان نظام اسلامی که نقش آفرینی و حضور بهنگام این لنگرگاه ها را در برهه های حساس و سرنوشت ساز دیده اند از تداوم حضور این ذخیره های انقلاب احساس نگرانی و هراس دارند. داغ جریان فتنه از نقش آفرینی آیت الله مهدوی کنی در مجلس خبرگان و تکیه بر کرسی ریاست آن یک زخم و ناسور بی التیام است که همه پروژه های آنان در دامن زدن به حاکمیت دوگانه در یکی از کلیدی ترین و حساس ترین جایگاه های تصمصم گیری نظام نقش بر آب کرد و آب پاکی را بر دستان آلوده بدخواهان بدسگال پاشید.
گوهر ناب و بی بدیل دیگر حضرت علامه مصباح یزدی است که به حق از جانب حضرت خورشید به مطهری زمان ملقب شده است. فرزانه ای که در ولایتمداری ، نظریه پردازی و تقویت پشتوانه های تئوریک نظام و به حرکت در آوردن جریانات اصیل دینی نقش های ماندگار و برکات فراوانی به یادگار گذاشته اند تا زخم های ناسوری که دشمنان و بدخواهان نظام اسلامی از صاحب این تفکر عمیق،منطق استوار و بیان بلیغ بر پیکر دارند آنان را بیکار نگذارد.
دشمنان سوگند خورده نظام نه می توانند و نه چنین باوری دارند که هماوردی برای تخریب چهره این استوانه های علمی و مظهر غیرت علوی از صفوف خود پیدا کنند و تنها راه چاره در ایجاد تقابل میان استوانه های انقلابی و بازوان ستبر رهبری است تا میدان کارزار را به دست عده ای ساده لوح بازی خورده دهند و میدان تقابل را به داخل اردوگاه خودی بکشانند تا انگشتر ها بر انگشتان معاویه صفتان روزگار جای دهند.
امروز آیت الله مهدوی کنی و علامه مصباح یزدی پرچم داران و امیران یک اردوگاهند. اردوگاهی که در اطراف آن کران تا به کران دشمن دیده می شود. اما دشمن را یارای حمله به این قلعه حصین نیست و تنها چشم به حماقت بازی خوردگان درون این اردوگاه دوخته است.
بازی خوردگانی می آیند و با کمال بی شرمی بر مرد امتحان پس داده انقلاب انگ بازی خورده فلان چهره مردود می زنند و بازی خورده دیگر سابقه انقلابی و بصیرت علامه را بازیچه امیال نفسانی منحرفان می کند و بر ایشان تهمت تحجر و التقاط و انحراف می زند. امروز هرگونه رقابت در درون اردوگاه اصولگرایی به منزله پر کردن خشاب های خالی دشمن است . تفنگ بی فشنگ دشمن تنها از اردوگاه خودی می تواند پر شود.
امروز جریان فتنه اگر با نام و نشان در صحنه انتخابات حضور نیافته برای آن است که زمین رقابت را به درون زمین بازی اصولگرایان بکشاند. و در این میان نباید به ساده لوحان اجازه حضور و تفرقه افکنی به بهانه های واهی در داخل صفوف اصولگرایان داد.جریان فتنه و انحراف نه تاب دیدن آیت الله مهدوی را دارند که با حرکتی هوشمندانه به بازی ساختارشکن دو قطبی احمدی نژاد- هاشمی پایان داد و نه علامه مصباح را می توانند تحمل کنند که تشت رسوایی آنان را از بام ها بر زمین انداخته است.
وحدت نیاز امروز و تکلیف حتمی ماست. می توان ضمن تاکید بر اصول و نرمش در روش ها و در نظر گرفتن تهدیدها و آسیب شناسی رفتارها ، مسیر آینده انقلاب اسلامی را با صلابت و استواری بیشتری پیمود به شرط آنکه ساده لوحان و غوغاسالاران را از خطوط مقدم جبهه خودی بیرون و دست ها را بر بالای پیشانی نهاد و عمق سپاه دشمن و اتاق فکر آن را که به فرموده مقام معظم رهبری در بیرون از مرزها قرار دارد شناسایی کرد.
:: برچسبها: